ای چراغ دل تاریکم از این خانه مرو
آشنای تو منم بَر دَر بیگانه مرو
شمع من باش نو زتو اشک ز من
جان فشانِ تو منم دَر بَر پروانه مرو
سوختی جان مَرا آه مکن، اشک مریز
از بَرِ عاشق دلداه غریبانه مرو
لاله رویا به گُلِ چهر? خود چنگ نزن
سرکشی بس کن و عاقل شو و دیوانه مرو
قصد خواهی شدو از یاد جهان خواهی رفت
قهر بیهوده مکن در دِل افسانه مرو
کلب? تنگ مرا مهر تویی ماه تویی
ای چراغ شب تاریکم از این خانه مرو/ .